کنایه از حضرت رسالت صلوات الله علیه و آله است. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) : هم پدری ها نمود در حق مختار حق کردۀ مختار بین در حق فرزند عم. خاقانی
کنایه از حضرت رسالت صلوات الله علیه و آله است. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) : هم پدری ها نمود در حق مختار حق کردۀ مختار بین در حق فرزند عم. خاقانی
مختار حق و یا مختار کل. کنایه از آن حضرت صلی الله وعلیه وآله. (ناظم الاطباء). از القاب حضرت رسول اکرم است و بصورت احمد مختار، پیغمبر مختار، محمد مختار و جز اینها آمده است: رسد بجائی ملک محمد محمود که کس بنشنید از ملک احمد مختار. فرخی (دیوان ص 104). در دولت و در ملک همی دار مر او را با سنت و با سیرت پیغمبر مختار. فرخی. قوی کننده دین محمد مختار یمین دولت محمود قاهر کفار. فرخی. همچنان کاندر گزارش کردن فرقان به خلق هیچکس انباز و یار احمد مختار نیست. ناصرخسرو. هر کس که سخن گفته همه فخر بدو کرد جز کایزد دادار و پیام آور مختار. ناصرخسرو. مختار شوی کز تو بماند سخن خوب زیرا که همین ماند ز پیغمبر مختار. ناصرخسرو. خوی نیکو و داد در امت اثر مصطفای مختار است. ناصرخسرو (دیوان چ مینوی ص 286). ای که در ملک سیادت خسرو دریا دلی مفخری بر عترت مختار بی آل ولی. سوزنی (دیوان چ شاه حسینی ص 484). ای سیادت را از سید مختار بدل ای شجاعت را از حیدرکرار خلف. سوزنی. بوعلی از اشرف و اشرف ز تونازد به حشر پیش مختار وعلی آن شاه کافی و ملی. سوزنی (دیوان چ شاه حسینی ص 486). خود بر این هر دو قطب می گردد فلک شرع احمد مختار. خاقانی. گر به گهر بازرفت جان براهیم احمد مختار شادخوار بماناد. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 870). محمد بن محمد که رای روشن اوست معین و مظهر دین محمد مختار. سعدی. رجوع به احمد و محمد و رجوع به مختار حق شود
مختار حق و یا مختار کل. کنایه از آن حضرت صلی الله وعلیه وآله. (ناظم الاطباء). از القاب حضرت رسول اکرم است و بصورت احمد مختار، پیغمبر مختار، محمد مختار و جز اینها آمده است: رسد بجائی ملک محمد محمود که کس بنشنید از ملک احمد مختار. فرخی (دیوان ص 104). در دولت و در ملک همی دار مر او را با سنت و با سیرت پیغمبر مختار. فرخی. قوی کننده دین محمد مختار یمین دولت محمود قاهر کفار. فرخی. همچنان کاندر گزارش کردن فرقان به خلق هیچکس انباز و یار احمد مختار نیست. ناصرخسرو. هر کس که سخن گفته همه فخر بدو کرد جز کایزد دادار و پیام آور مختار. ناصرخسرو. مختار شوی کز تو بماند سخن خوب زیرا که همین ماند ز پیغمبر مختار. ناصرخسرو. خوی نیکو و داد در امت اثر مصطفای مختار است. ناصرخسرو (دیوان چ مینوی ص 286). ای که در ملک سیادت خسرو دریا دلی مفخری بر عترت مختار بی آل ولی. سوزنی (دیوان چ شاه حسینی ص 484). ای سیادت را از سید مختار بدل ای شجاعت را از حیدرکرار خلف. سوزنی. بوعلی از اشرف و اشرف ز تونازد به حشر پیش مختار وعلی آن شاه کافی و ملی. سوزنی (دیوان چ شاه حسینی ص 486). خود بر این هر دو قطب می گردد فلک شرع احمد مختار. خاقانی. گر به گهر بازرفت جان براهیم احمد مختار شادخوار بماناد. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 870). محمد بن محمد که رای روشن اوست معین و مظهر دین محمد مختار. سعدی. رجوع به احمد و محمد و رجوع به مختار حق شود